الحاشیة علی الهیات الشفاء (کتاب)« الحاشية على الهيات الشفاء»، تأليف صدر المتألهین شیرازی ، معروف به ملا صدراست. اين كتاب، به زبان عربى و در شرح الهيات شفاى بو على، به انگيزه گشودن ابهامات متن و نقد ديدگاههاى صاحب متن و ابراز رأى و نظر خود مؤلف، نوشته شده است. فهرست مندرجات۲ - گزارش محتوای مقاله اول ۲.۱ - فصل اول مقاله اول ۲.۲ - فصل دوم مقاله اول ۲.۳ - فصل سوم مقاله اول ۲.۴ - فصل چهارم مقاله اول ۲.۵ - فصل پنجم مقاله اول ۲.۶ - فصل ششم مقاله اول ۲.۷ - فصل هفتم مقاله اول ۲.۸ - فصل هشتم مقاله اول ۳ - گزارش محتوای مقاله دوم ۳.۱ - فصل اول مقاله دوم ۳.۲ - فصل دوم مقاله دوم ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - ساختاركتاب، مشتمل بر يك مقدمه از شارح و شرح مقاله اول( با هشت فصل) و مقاله دوم( با دو فصل) مىباشد. ملا صدرا، در اين شرح به پيروى از متن، به حکمت بحثی اكتفا كرده است. ۲ - گزارش محتوای مقاله اولمقاله اول، در هشت فصل است كه فصلهاى اول تا چهارم در باره موضوع و منفعت و مسائل علم الهی است و فصول پنجم تا هشتم در باره موجود و شىء و اقسام آنها، واجب الوجود ، ممکن الوجود و اصطلاحات حق و صدق و امّ القضایا است. مقاله دوم در باب جوهر و مباحث مربوط به صورت و ماده است. ۲.۱ - فصل اول مقاله اولمقاله اول: در فصل اول آن، از تقسيم حكمت به نظرى و عملى و تقسيم هر يك به سه قسم و توضيح اقسام اصلى و فرعى آنها و طرح و نقد مبناى تقسيم و تمايز علوم سخن به ميان آمده و موضوع فلسفه، ابتدا از جنبه سلبى بررسى شده و اثبات گرديده است كه واجب الوجود و صفات او و نيز اسباب قصوى يا علل نخستين؛ يعنى فاعلى و غايى و مادى و صورى، هر چند كه در اين علم از آنها بحث مىشود، اما نمىتوان آنها را موضوع فلسفه اولى دانست. از جمله مطالب مهم اين فصل، بحث تمايز علوم و مبناى تقسيم علوم است كه مبناى تقسيم حكمت، به نظرى و عملى، از نظر ابن سینا ، غايت است نه موضوع، اما ملا صدرا معتقد است كه اگر تمايز علوم را به تمايز موضوعات بدانيم، بهتر از غايت است، زيرا موضوع، جزء علم است. ملا صدرا در آغاز جلد اول اسفار، بسيار مختصر به اين موضوع پرداخته است. [۱]
الحاشية على الإلهيات، ملا صدرا، ص۲.
۲.۲ - فصل دوم مقاله اولدر فصل دوم، بر خلاف فصل اول، موضوع فلسفه از جنبه اثباتى، مورد توجه است؛ يعنى بيان اين حقيقت كه چه چيزهايى موضوع فلسفه اولی است. ملا صدرا، در اين فصل، بيشتر به شرح و توضيح متن پرداخته و ضمن اشاره به علوم طبيعى و رياضى و اقسام اصلى و فرعى هر يك از آنها و نيز موضوع منطق، با عنايت به اين مطلب كه بحث از وجود شىء و مقومات وجود شىء و مقومات ماهيت شىء، فقط در علم برين ميسر است، توضيح مىدهد كه اين مباحث، در هيچ علمى، در خود آن علم بحث نمىشود و نظر ابن سينا را مبنى بر اينكه بحث از اين سه موضوع، بايد در علم اعلى كه موضوع آن عبارت است از« موجود بما هو موجود»، بحث شود، تشريح كرده است. بخش عمده اين فصل پس از بحث در موضوع علم الهى، بحث از مبادى و مطالب و مسائل آن است. [۲]
الحاشية على الإلهيات، ملا صدرا، ص۷.
۲.۳ - فصل سوم مقاله اولدر فصل سوم كه در بيان منفعت و جايگاه و وجه تسميه فلسفه الهی است، ملا صدرا، به تشريح نظر ابن سينا پرداخته است. به عنوان مقدمه، در بحث از منفعت علم الهى، به توضيح مفاهيم« خیر » و« شر » و« ضار » و« نافع » و« منفعت » و« مضرت » پرداخته و اجمالاً مىگويد: خير آن است كه دائماً و فى نفسه، خير است و در واقع مقصود بالذات و همان وجود است و شر، مقابل خير و همان عدم است. نافع و ضار امورى هستند كه سبب رسيدن به خير يا شر مىشوند، بنا بر اين مقصود بالذات نيستند و نسبى و قابل مقايسه اند؛ يعنى ممكن است امرى براى چيزى سودمند باشد و براى چيزى ديگر زيانبار. ملا صدرا، با عنايت به مفهوم شر كه عدم است، پاسخ نقضى را كه دوانى در باره« الم» بر آن وارد كرده كه الم شر است با اين حال يك امر وجودى است، به كتب ديگر خود ارجاع داده است. پس از اين مقدمه، توضيح مىدهد كه هر علمى، از آن جهت كه سبب حصول نوعى كمال براى نفس مىشود، نافع است و حتى علوم مذموم از آن جهت كه علمند، نافع و مطلوبند و بعد از اشاره به انواع معرفت رسانى كه عبارت است از عالى به سافل، سافل به عالى و مساوى به مساوى، مىگويد: منفعت علم الهى براى ساير علوم، جنبه استعلايى و افاده دارد- از نوع افاده و منفعت مخدوم به خادم و رئيس به مرئوس- كه عبارت است از افاده معرفت، نسبت به مبادى اشيا و به خصوص مبدأ المبادى؛ پس همه علوم در معرفت مبادى خود، به علم الهى نيازمندند. در باب جايگاه علم الهى، توضيح مىدهد كه اين علم، بر ساير علوم تقدم ذاتى دارد، اما به حسب وضع، از دو قسم ديگر حكمت نظرى؛ يعنى طبيعى و رياضى، متأخر است. البته اين تأخر، عرضى است، چون در يادگيرى به حسب وضع، از محسوس به طرف معقول حركت مىكنيم؛ مثلاً براى كسب معرفت ، نسبت به مبدأ المبادی ، از تدبر در آفاق و انفس آغاز مىكنيم و بعد به او معرفت حاصل مىكنيم. البته بعداً توضيح مىدهد كه تعلّم اين علم با توجه به روش صدّیقین ، مى تواند بدون عبور از مسير ماديات و سير آفاق و انفس باشد و ترتيب وضعى آن چون ترتيب بالذات، قبل از ساير علوم صورت گيرد. [۳]
الحاشية على الإلهيات، ملا صدرا، ص۱۶.
۲.۴ - فصل چهارم مقاله اولدر فصل چهارم، ابن سينا، يك فهرست اجمالى از آنچه در علم الهى بحث مىشود، آورده است و ملا صدرا با توضيح روش قدما در نقل رئوس ثمانیه در آغاز هر علم و ذكر مختصر آنها، متذكر مىشود كه ابن سينا همين روش را در الهيات شفا به كار برده است. [۴]
الحاشية على الإلهيات، ملا صدرا، ص۲۱.
۲.۵ - فصل پنجم مقاله اولفصل پنجم، در باره موجود و شیئیت و اقسام آنهاست. ملا صدرا، در اين فصل نيز به توضيح سخنان ابن سينا پرداخته و در مواردى به ساير آثار خود ارجاع داده است. [۵]
الحاشية على الإلهيات، ملا صدرا، ص۲۳.
۲.۶ - فصل ششم مقاله اولفصل ششم، آغاز بحث در باره واجب الوجود است. از نظر ملا صدرا، اين فصل، دنباله مطالب فصل پنجم است كه در باره وجوب و امکان و امتناع و به عبارتى، ضرورى و بلا ضرورى، بحث شد و در اين فصل به بحث راجع به خواص آنها مى پردازد كه آغاز بحث از واجب الوجود خواهد بود. [۶]
الحاشية على الإلهيات، ملا صدرا، ص۳۰.
۲.۷ - فصل هفتم مقاله اولفصل هفتم، به اثبات وحدت واجب الوجود، اختصاص دارد و بيشتر به توضيح متن پرداخته است. ملا صدرا، در توضيح اين فصل، موضوع شبهه ابن كمونه را بدون ذكر نام او، مطرح مىكند و ضمن عباراتى از ابن سينا، بر اين نظر است كه اگر سخنان شيخ به خوبى درك و فهم مىشد، اصلاً شبهه مطرح نمىشد و سپس براى فهم نظر و استدلال خود در ردّ اين شبهه، به اسفار اربعه، مبدأ و معاد، شواهد الربوبية و حكمت عرشية خود ارجاع مىدهد. [۷]
الحاشية على الإلهيات، ملا صدرا، ص۳۳.
۲.۸ - فصل هشتم مقاله اولدر فصل هشتم كه به توضيح حق و صدق اختصاص دارد، نظريات سوفسطائیان و استدلالها و شبهات آنها و پاسخ به آن شبهات، به تفصيل بيان شده است. در اين فصل نيز شرح عبارات متن مورد توجه ملا صدرا است. [۸]
الحاشية على الإلهيات، ملا صدرا، ص۳۸.
۳ - گزارش محتوای مقاله دوممقاله دوم: در اين مقاله، بر اساس توضيح ملا صدرا، از اين مطالب بحث مىشود: جوهر و وجود آن، تعيين اقسام پنجگانه اوليه آن، ماهیت جسم و وجود آن، ماهیت هیولی و صورت و وجود آنها و چگونگى تلازم بين آن دو. ملا صدرا، مى گويد: گر چه در منطق شفا نيز از جوهر و متعلقات آن بحث شده است، اما مطلوب بحث در منطق، شرح الاسم و« ماى شارحه» بوده، ولى در الهيات، مطلوب، هل بسيط و« ماى حقيقيه» است. جوهر، چون بسیط است، حد ندارد و بنا بر اين تعريف آن در واقع عبارت است از ذكر خواص آن؛ مثل اينكه مقصود بالاشاره است، ضد ندارد، و... ۳.۱ - فصل اول مقاله دومدر فصل اول كه بحث مفصلى است در باب جوهر و تعريف آن، به تشريح عبارات متن پرداخته است. ۳.۲ - فصل دوم مقاله دومدر فصل دوم كه تحقيقى است در ماهيت جسم و اثبات وجود آن، مثل فصل قبل به توضيح و تشريح عبارات شفا پرداخته است. در اين فصل، اشكالات رازی و پاسخ آنها به تفصيل ذكر شده و به اسفار نيز ارجاع داده است و در مبحث اثبات هيولى، اعتراضات سهروردی و پاسخ آنها را بيان كرده است. [۹]
الحاشية على الإلهيات، ملا صدرا، ص۴۲.
۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار ملاصدرا، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. نرم افزار حکیم بوعلی سینا، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |